::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم




>
تعداد بازدید : 71
نویسنده تاپیک محتوای تاپیک
پروفایل: elnaz
آفلاین
افتخارات من


ارسال پیام خصوصی
دوستی با : elnaz
وضعیت من:
سیم کارت من: همراه اول
نام واقعی من: ش ...
رشته تحصیلی من: تجربی
مدرک تحصیلی من: فعلن دیپلمم قراره دکترا بشه :)
اسم عشقم: خودش میدونه :)
ملاقات با خدا

ظهر یک روز سرد زمستانی، وقتی امیلی به خانه برگشت، پشت در، پاکت نامه ای را دید که

نه تمبری داشت و نه مهر اداره پست روی آن بود. فقط نام و آدرسش روی پاکت نوشته شده

بود. او با تعجب پاکت را باز کرد و نامه ی داخل آن را خواند:

« امیلی عزیز،

عصر امروز به خانه تو می آیم تا تو را ملاقات کنم.

با عشق، خدا»

امیلی همان طور که با دست های لرزان نامه را روی میز می گذاشت، با خود فکر کرد که چرا

خدا می خواهد او را ملاقات کند؟ او که آدم مهمی نبود. در همین فکرها بود که ناگهان کابینت

خالی آشپزخانه را به یاد آورد و با خود گفت: « من، که چیزی برای پذیرایی ندارم! » پس

نگاهی به کیف پولش انداخت. او فقط ۵ دلار و ۴۰ سنت داشت. با این حال به سمت فروشگاه

رفت و یک قرص نان فرانسوی و دو بطری شیر خرید.

وقتی از فروشگاه بیرون آمد، برف به شدت در حال بارش بود و او عجله داشت تا زود به خانه

برسد و عصرانه را حاضر کند. در راه برگشت، زن و مرد فقیری را دید که از سرما می لرزیدند.

مرد فقیر به امیلی گفت: « خانم، ما خانه و پولی نداریم. بسیار سردمان است و گرسنه

هستیم. آیا امکان دارد به ما کمکی کنید؟ »

امیلی جواب داد:« متاسفم، من دیگر پولی ندارم و این نان ها را هم برای مهمانم خریده ام. »

مرد گفت:« بسیار خوب خانم، متشکرم» و بعد دستش را روی شانه همسرش گذاشت و به

حرکت ادامه دادند.

همان طور که مرد و زن فقیر در حال دور شدن بودند، امیلی درد شدیدی را در قلبش احساس

کرد. به سرعت دنبال آنها دوید: « آقا، خانم، خواهش می کنم صبر کنید. » وقتی امیلی به زن و

مرد فقیر رسید، سبد غذا را به آنها داد و بعد کتش را درآورد و روی شانه های زن انداخت.

مرد از او تشکر کرد و برایش دعا کرد. وقتی امیلی به خانه رسید، یک لحظه ناراحت شد چون

خدا می خواست به ملاقاتش بیاید و او دیگر چیزی برای پذیرایی از خدا نداشت. همان طور که

در را باز می کرد، پاکت نامه دیگری را روی زمین دید. نامه را برداشت و باز کرد:

« امیلی عزیز،

از پذیرایی خوب و کت زیبایت متشکرم

با عشق ، خدا »

منبع و گردآورنده تاپیک ملاقات با خدا : سایت عاشقانه لاو77
خوشبختــــــــــی یعنـــــــی :
منــــــــو
عشقمــــــــــو

ثمــــــره عشقمـــــــــــون :)


نکاتی در مورد تاپیک ایجاد شده
کپی برداری از این مطلب تنها با ذکر نام love77.iR و نوبسنده تاپیک مورد قبول میباشد.
استارتر تاپیک وظیفه محتوای ایجاد شده در این تاپیک را برعهده دارد و در صورت مغایرت با قوانین حذف خواهد شد.


زمان جاري : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 8:43 بعد از ظهر

این تاپیک در تاریخ : چهارشنبه 19 فروردین 1394 - 21:54 ایجاد شده است
تعداد بازدیدکننده از این تاپیک: 71
با تشکر از: elnaz بابت تاپیک خوبشون

چهارشنبه 19 فروردین 1394 - 21:54
ارسال پیام نقل قول تشکر | لایک
2 کاربر از elnaz به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند : fati_666 , admin ,



تعدادی از امکانات تاپیک
برای نمایش پاسخ جدید تازه سازی را بزنید | بعد از یک ساعت از ایجاد تاپیک میتوانید آن را آپ کنید