::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم




>
تعداد بازدید : 83
نویسنده تاپیک محتوای تاپیک
پروفایل: tara2015
آفلاین
افتخارات من


ارسال پیام خصوصی
دوستی با : tara2015
وضعیت من:
سیم کارت من: همراه اول
نام واقعی من: تارا
اسم عشقم: M...
داستان زیبای پسرک واکسی

ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً

هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس می‌خواهی؟

کفشم واکس نیاز نداشت، اما از روی دلسوزی گفتم: «بله.»

به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد، قوطی

واکسش را با دقت باز کرد، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس

آغشتن. آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن می‌مالد. وقتی کفش‌ها را حسابی واکسی کرد، با

برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس. کفش‌ها برق افتاد. در آخر هم با یک پارچه، حسابی کفش را

صیقلی کرد.

گفت: «مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمی‌شود.»

در مدتی که کار می‌کرد با خودم فکر می‌کردم که این بچه با این سن، در این ساعت صبح چقدر تلاش

می‌کند! کارش که تمام شد، کفش‌ها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت. کفش‌ها را پوشیدم و بندها را

بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مؤدب ایستاد. گفتم: «چقدر تقدیم کنم؟»

گفت: «امروز تو اولین مشتری من هستی، هر چه بدهی، خدا برکت.»

گفتم: «بگو چقدر؟»

گفت: «تا حالا هیچ وقت به مشتری اول قیمت نگفتم.»

گفتم: «هر چه بدهم قبول است؟»

گفت: «یا علی.»

با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم. از جیبم یک پانصد تومانی درآوردم و به او دادم. شک نداشتم که با

دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر

نگوید هر چه دادی قبول. در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانی‌اش زد و توی جیبش گذاشت، تشکر کرد

و کیفش را برداشت که برود. سریع اسکناسی ده هزار تومانی از جیب درآوردم که به او بدهم. گردن

افراشته‌اش را به سمت بالا برگرداند و نگاهی به من انداخت و گفت: «من گفتم هر چه دادی قبول.»

گفتم: «بله می‌دانم، می‌خواستم امتحانت کنم!»

نگاهی بزرگوارانه به من انداخت، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم.

گفت: «تو؟ تو می‌خواهی مرا امتحان کنی؟»

واژه «تو» را چنان محکم بکار برد که از درون خرد شدم. رویش را برگرداند و رفت. هر چه اصرار کردم قبول

نکرد که بیشتر بگیرد. بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد اما با اکراه. وقتی که می‌رفت از

پشت سر شبیه مردی بود با قامتی افراشته، دستانی ورزیده، شانه‌هایی فراخ، گام‌هایی استوار و اراده‌ای

مستحکم. مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل به من می‌آموخت. جلوی دوستانم خجالت

کشیده بودم، جلوی آن مرد کوچک، جلوی خودم، جلوی خدا.

منبع و گردآورنده تاپیک داستان زیبای پسرک واکسی : سایت عاشقانه لاو77
نکاتی در مورد تاپیک ایجاد شده
کپی برداری از این مطلب تنها با ذکر نام love77.iR و نوبسنده تاپیک مورد قبول میباشد.
استارتر تاپیک وظیفه محتوای ایجاد شده در این تاپیک را برعهده دارد و در صورت مغایرت با قوانین حذف خواهد شد.


زمان جاري : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 8:30 بعد از ظهر

این تاپیک در تاریخ : سه شنبه 05 آبان 1394 - 14:45 ایجاد شده است
تعداد بازدیدکننده از این تاپیک: 83
با تشکر از: tara2015 بابت تاپیک خوبشون

سه شنبه 05 آبان 1394 - 14:45
ارسال پیام نقل قول تشکر | لایک
4 کاربر از tara2015 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند : elnaz , mary20 , yasaman , admin ,
elnaz
آفلاین




تعداد ارسالی ها: 2788
تاریخ عضویت: 3 /6 /1393
تشکر کرده: 7811
تشکر شده: 5316
سن: 17 ساله
نام واقعی من: ش ...
حالت من:
سیم کارت من: همراه اول
رشته تحصیلی من: تجربی
مدرک تحصیلی من: فعلن دیپلمم قراره دکترا بشه :)
اسم عشقم: خودش میدونه :)
داستان زیبای پسرک واکسی
RE : 1

قشنگ بود ممنون

خوشبختــــــــــی یعنـــــــی :
منــــــــو
عشقمــــــــــو

ثمــــــره عشقمـــــــــــون :)


نظر شماره : 1
سه شنبه 05 آبان 1394 - 15:27
ارسال پیام پاسخ دادن تشکر | لایک
3 کاربر از elnaz به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند : tara2015 , yasaman , admin ,
mary20
آفلاین




تعداد ارسالی ها: 1480
تاریخ عضویت: 12 /6 /1394
شناسه یاهو:
تشکر کرده: 2291
تشکر شده: 3244
محل زندگي: همین دورو برا
سن: 20 ساله
نام واقعی من: کوثر
حالت من:
سیم کارت من: رایتل
موزیک من: فقط پاشایی
تیم من: خودمو عشقه
رشته تحصیلی من: ریاضی
مدرک تحصیلی من: دیپلم
اسم عشقم: وامگه داریم؟؟......مگه میشه؟؟
داستان زیبای پسرک واکسی
RE : 2

زیباممنون

ضَربه‍ آخَر را
خُدایَم‍ زَد ...!

وَقْتی‍ توبَرای رَفتَن
اسْتخارهِ‍ گرفتی

وَ....خوب آمَد ...💔
نظر شماره : 2
سه شنبه 05 آبان 1394 - 18:27
ارسال پیام پاسخ دادن تشکر | لایک
3 کاربر از mary20 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند : tara2015 , yasaman , admin ,
yasaman
آفلاین




تعداد ارسالی ها: 1256
تاریخ عضویت: 31 /6 /1393
شناسه یاهو:
تشکر کرده: 7042
تشکر شده: 2603
محل زندگي: اهواز
حالت من:
موزیک من: سبک برونو مارس-G.DRAGON
تیم من: اســــتقلال عشق بنده
مدرک تحصیلی من: درحال تحصیل
اسم عشقم: اوممم ندارم
موزیک مورد علاقم:
داستان زیبای پسرک واکسی
RE : 3

لایک

the happiest
people dont
have the
best of
everythings
they just
make the
best of
everything
نظر شماره : 3
سه شنبه 05 آبان 1394 - 19:23
ارسال پیام پاسخ دادن تشکر | لایک
2 کاربر از yasaman به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند : tara2015 , admin ,
roza1378
آفلاین




تعداد ارسالی ها: 1397
تاریخ عضویت: 20 /7 /1394
تشکر کرده: 1932
تشکر شده: 3682
نام واقعی من: طوبی
حالت من:
سیم کارت من: همراه اول
تیم من: اس اسی
رشته تحصیلی من: تجربی
مدرک تحصیلی من: دوم دبیرستانیم
اسم عشقم: ♥خـــــدا♥
داستان زیبای پسرک واکسی
RE : 4

عالی بودتصویر: /weblog/file/forum/smiles/22.gif

نظر شماره : 4
سه شنبه 05 آبان 1394 - 21:30
ارسال پیام پاسخ دادن تشکر | لایک
3 کاربر از roza1378 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند : admin , yasaman , tara2015 ,



تعدادی از امکانات تاپیک
برای نمایش پاسخ جدید تازه سازی را بزنید | بعد از یک ساعت از ایجاد تاپیک میتوانید آن را آپ کنید