داستان غمگین پسر و مادر
مادر دیگر در این دنیا نبود !!
The-sad-story-of-the-son-and-mother

ساعت 3 صبح بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد پشت خط مادرش بود ...
پسر با عصبانیت گف :چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟؟؟؟
مادر گفت : 25 سال قبل همین موقع تو مرا از خواب بیدار کردی فقط خواستم بگویم تولدت مبارک
پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد ...
.
.
.
بقیه این داستان در ادامه مطلب ببینید....